هست

هست


 

آن‌چه می‌خواهم واقعیتِ تصاویری‌ست که در قلبِ من است

تنها همین واقعیت و دیگر هیچ

قلبم چون دهانِ سخنوری بی‌وقفه تکرارش می‌کند

و با هر ضربان دوباره آن را بازمی گوید

دیگر تصاویرِ دنیا همه کاذب‌اند

ظاهری شبح‌گون دارند و دیگر هیچ

دنیای یکه‌ای که با سبزیِ فلزگونش احاطه‌ام کرده

دنیای زیرزمینی

آه این زندگی که خورشیدِ صبحدم را می‌بلعد

این آتش‌بازی‌های بی‌بدیلِ کیهانی

حاصل جادویی نیست،

 که در گذشته در توُلِدوُ *

در پرشکوه‌ترین مکتبِ شیطانی می‌آموختند

من جهانی روشن‌تر و مطمئن‌تر دارم در خویش

جهانی که از تصویرِ تو خلق شده

 

 

* تولِدو، شهری در اسپانیا

درباره‌ی سارا سمیعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.