بهترین شعرم گُم شد
هیچگاه دیگر شعری مانندِ آن ننوشتم.
موضوعِ شعر یادم نیست…
دریچهای بر دیوار | کلاس اندرسون
دریچهای بر دیوار…
درست مثلِ خودِ دیوار، دریچه ناپیداست.
عبور از دیوارِ ناپیدا
برایِ …
نسلی جوان | کلاس اندرسون
نسلی جوان
راهیِ جنگ شد
به اشارهی پیرانِ قوم.
سرانجام، بعضی
زندگی را نزدِ …
حراجِ اینترنتی (یک) | کلاس اندرسون
دخترِ چهاردهسالهی دورَگه، پُر و پیمان
کاملاً گوشبهفرمان
کمخرج و کمغذا
فقط آب مینوشد!…
حراجِ اینترنتی (دو) | کلاس اندرسون
آدمکُشِ باتجربه و قابلِاعتماد
با ضمانتِ دائم
با تعهدِ سوزاندنِ جسد
برگُزاریِ مجلسِ یادبود…
حَراجِ اینترنتی (سه) | کلاس اندرسون
تمامِ اطلاعاتِ موردِ نیاز
برایِ ساختنِ بُمبِ اَتُمیِ کوچک
اَتُم، پلوتونیوم و پروتون: رایگان، …
حَراجِ اینترنتی (چهار) | کلاس اندرسون
کبد، کُلیّه، قَرنیه، قلب… مثلِ نو!
همچنین سایزِ کودک و نوجوان.
عُضوهایِ کهنه و …
نوشتن طرح تصویریست | کلاس اندرسون
نوشتن طرحِ تصویریست از ذهن.
و خواندن: چیدنِ واژههایِ نانوشته.
همهی نیّتِ نویسنده به …
چرخه | گوتفرید بن
تنها دندان روسپی پیری
که گمنام مرده بود
روکشی طلایی داشت.
مابقی
طبق قراری …
زن و مرد در بیمارستان صحرایی | گوتفرید بن
مرد:
اینجا این ردیف لگنهای فروریخته
این ردیف پستانهای متلاشی شده
تخت کنار تخت. …
دوران خوب نوجوانی | گوتفرید بن
دهان دختری که مدتها در نیزار افتاده بود
جویده شده به نظر میرسید.
وقتی …
گل مینا | گوتفرید بن
یک رانندهی غرق شده
از شرکت آبجوسازی را
بر تخت گذاشتند.
کسی شاخه گل …
گوش کن! | گوتفرید بن
گوش کن، آخرین شب چنین خواهد بود،
شبی که هنوز میتوانی قدم بزنی:
سیگار …
موسیقی «بلوز» طبقهی متوسط | هانس مگنوس انتسنزبرگر
زندگینامه | هانس مگنوس انتسنزبرگر
بعدها دانستم
که جمعه-روزی بود
من بیرون آمدم
جیغ زنان، از تابوت خود،
از …
اخبار شب | هانس مگنوس انتسنزبرگر
قتل عام
بخاطر یک مشت برنج،
میشنوم، برای هر کس در هر روز
مشتی …