آخرش رهگذر، دختره رو با خودش برد تو تخت.
درو از پشت قفل کرد …
رسیدن
درسهایی بر یک مکعب
تکه سنگی برمیداری
به خون تراشاش میدهی
با چشمهای هومر صیقلاش میدهی
و با …
وقتی اتاقها
وقتی اتاقها خالیاند
اتاقهایی که همهی جوابها در آنها پیشاپیش مقدر شدهاست
وقتی دیوارها …
خانه
قرارداد و میثاق همکاری با ما
متن ذيل توافقنامهای است ميان شخص يا اشخاصی که در اين متن…
ادامهی مطلباهداف و آرزوهای ما
– بعنوان اولین سوال، چرا این سایت را هدیهی سالروز تولد شاملو انتخاب کردید …
ادامهی مطلببادبادک
یقین داری که بادبادک صید توست
دوستش داری چون مودبانه خم میشود
تا تو …
سربازان
آنسان که برگ برگ درخت
به هنگام خزان .…
سپیدار
سپیدار ، برگت سپید به تاریکی نگاه می کند
موی مادر من هرگز سپید …
ملاقات همسر محبوب شاعری مرده
” کاغذا ، کتابا ” زن گفت
” هر جایی دست می زارم
چند …
ستایش دور دست | پل سلان
برگهای نارون
گفت: این شعرها، این شعرها
هیچ عشقی در خود ندارند.
اینها شعرهای مردی هستند…
آرزوها
پرتره
زن، در پیچ ملافههای گرداگرد عاشقاش
میپیچد.
مرد، پستانهایش را میبوسد
خورشید بر نالههای …